وبلاگ شعر و ادب پریشان

مثل کوهی که سر از آب نیاورد بروندیر برخواستی از خواب خوش ای بخت نگون!عقل من گرچه به جز چون و چرا هیچ نداشتبعد انکار تو دیگر نه چرا داشت، نه چونپاسخی در خور پیچیدگی موی ...

۰ ۲۸۳۷

بر گو که چه می جویم، بنما که چه می خواهم؛چون شد که در این وادی، سرگشته و گمراهم؟از عشق اگر گویی، می جویم و می جویموز یار اگر پرسی، می خواهم و می خواهمدر عالم هشیاری، از ...

۰ ۱۴۴

تا تو با منی زمانه با من استبخت و کام جاودانه با من استتو بهار دلکشی و من چو باغشور و شوق صد جوانه با من استیاد دلنشینت ای امید جانهر کجا روم روانه با من استناز نوشخند ص...

۰ ۱۹۵

چرا شبگیر می گرید؟من این را پرسیده اممن این را می پرسمعفونت ات از صبری استکه پیشه کردیبه هاویه ی وهنتو ایوبی، که از این پیش اگربه پای برخاسته بودیخضر وارت به هر قدمسب...

۰ ۱۲۱

چه خوش افسانه می‌ گویی به افسون‌ های خاموشیمرا از یاد خود بستان بدین خواب فراموشیز موج چشم مستت چون دل سرگشته برگیرمکه من خود غرقه خواهم شد درین دریای مدهوشیمی از جا...

۰ ۱۱۴

معرفی اپلیکیشن های برتر یادگیری زبان انگلیسیقبل از یادگیری زبان انگلیسی باید بدانید که یادگیری آن چه فوایدی دارد و انگیزه ای برای ماندن در مسیر یادگیری داشته باشید....

۰ ۱۱۴

ای مه و ای آفتاب پیش رخت مسخرهتا چه زند زهره از آینه و جندرهپیش تو افتاده ماه بر ره سودای عشقریخته گلگونه‌اش یاوه شده قنجرهپنجره‌ ای شد سماع سوی گلستان توگوش و دل عاش...

۰ ۱۰۲

جملگی در حکم سه پروانه ایمدر جهان عاشقان، افسانه ایماولی خود را به شمع نزدیک کردگفت: آری من یافتم معنای عشق دومی نزدیک شعله بال زدگفت: حال، من سوختم در سوز عشقسومی خود...

۰ ۱۲۵

خواب در چشم و نفس بر دل محزون بار استازکه دورم‌ که به خود ساختنم دشوار است؟عرق شرم تو، ازچشم جهان‌، شست نگاهگرتو خجلت نکشی‌، آینه‌ ها بسیار استگوشهٔ چشم تو محرومی‌...

۰ ۷۳۷

دوش باد از سر کویش به گلستان بگذشتای گل این چاک گریبان تو بی چیزی نیستدرد عشـق ار چه دل از خلق نهـان می‌ داردحافظ این دیـده گـریان تو بی چیزی نیستحافظ

۰ ۱۰۱

گر تو خواهی وطن پر از دلدارخانه را رو تهی کن از اغیارور تو خواهی سماع را گیرادور دارش ز دیده انکارهر که او را سماع مست نکردمنکرش دان اگر چه کرد اقرارهر که اقرار کرد و ب...

۰ ۱۰۶

چه نزدیک است جان تو به جانمکه هر چیزی که اندیشی بدانماز این نزدیکتر دارم نشانیبیا نزدیک و بنگر در نشانممولانا

۰ ۱۴۶

صدا بزن تا هستی بپا خیزد گل رنگ بازد !پرنده هوای فراموشی کندترا دیدم از تنگنای زمان جستم ترا دیدم شور عدم در من گرفتو بیندیش که سوداییمرگم کنار تو زنبق سیرابم دوست من ...

۰ ۲۰۶

ای آفتاب سرکشان با کهکشان آمیختیمانند شیر و انگبین با بندگان آمیختییا چون شراب جان فزا هر جزو را دادی طربیا همچو یاران کرم با خاکدان آمیختییا همچو عشق جان فدا در لااب...

۰ ۱۴۱

زیباکنار حوصله ام بنشینبنشین مرا به شط غزل بنشانبنشان مرا به منظره عشقبنشان مرا به منظره بارانبنشان مرا به منظره رویشمن سبز می شوممحمدرضا عبدالملکیان

۰ ۱۰۱

چراغ ماه خطر دارد از رمیدن دلبه ساق عرش فتد لرزه از تپیدن دلطلسم هستی خود هر که نشکند چو حبابنمی رسد به مقام نفس کشیدن دلفغان که نیست درین روزگار بی حاصلغمی که تنگ کند ...

۰ ۹۷

ماییم که بی‌قماش و بی‌ سیم خوشیمدر رنج مرفهیم و در بیم خوشیمتا دورِ ابد از می تسلیم خوشیمتا ظن نبری که ما چو تو نیم خوشیممولانا

۰ ۱۰۵

بخشی از پریشانی تو ناشی از یک خشم مدفون شده است، چیزی در تو هست. نوعی ترس و کم‌رویی، که اجازه‌ی ابرازِ خشمت را نمی دهد.به جای آن به فروتنی ات می نازی!نوعی پاکدامنی اجب...

۰ ۱۲۲

انواع طرح فرش و قالی کاشانطرح های فرش و قالی دارای صورتاین طرح ها شامل موارد « طرح آدمکی یا ملا نصرالدینی، طرح حیوان دار، طرح صورتی، طرح لیلی و مجنون، طرح ماهی» می باش...

۰ ۱۴۵

ای مه و ای آفتاب پیش رخت مسخرهتا چه زند زهره از آینه و جندرهپیش تو افتاده ماه بر ره سودای عشقریخته گلگونه‌اش یاوه شده قنجرهپنجره‌ای شد سماع سوی گلستان توگوش و دل عاش...

۰ ۱۷۹

از آن باده ندانم چون فنایماز آن بی‌ جا نمی‌دانم کجایمزمانی قعر دریایی درافتمدمی دیگر چو خورشیدی برآیمزمانی از من آبستن جهانیزمانی چون جهان خلقی بزایمچو طوطی جان شک...

۰ ۳۲۳

مرا تو راحت جانی و من تو را نگرانگناه کیست که من با توام، تو با دگراناگر بهشت بهایش تو را نداشتن است؛جهنم است بهشتی که نیستی تو در آن!به جستجوی تو در چشم خلق خیره شدمغر...

۰ ۱۳۱

ای عقل نگفتم که تو در عشق نگنجیدر دولت خاقان نتوان کرد خلافتبا قد تو زیبا نبود سرو به نسبتبا روی تو نیکو نبود مه به اضافتسعدی

۰ ۱۸۴

در مسجد و میخانه خیالت اگر آیدمحراب و کمانچه ز دو ابروی تو سازمگر خلوت ما را شبی از رخ بفروزیچون صبح بر آفاق جهان سر بفرازمحافظ

۰ ۱۶۲